هیچکس

هیچکس

مردی که توسط اطرافیانش دست کم گرفته می‌شود و او را نادیده می‌گیرند، همیشه از خشونت پرهیز می‌کند. حتی در شبی که دو سارق وارد خانه او می‌شوند، او برای جلوگیری از خشونت جدی، از خانواده‌اش دفاع نمی‌کند و در نتیجه پسر نوجوان و همسرش از او ناامید می‌شوند. اما پیامدهای این حادثه باعث می‌شود تا غرایز خفته او بیدار شوند و او در مسیری وحشیانه و متفاوت قرار بگیرد و به همه یادآوری کند که دیگر او را دست کم نگیرند...