کبیر سینگ دانشجوی ممتاز و ارشد در دانشکده پزشکی دهلی است که توانایی کنترل خشم و ناراحتی خود را ندارد. او که عاشق دختر دانشجوی سال پایینتر به نام پریتی میشود، کم کم احساس مالکیت نسبت به او پیدا میکند. اما پس از اینکه خانواده پریتی با ازدواج آنها مخالفت کرده و او را مجبور به ازدواج با شخص دیگری میکنند، کبیر سینگ نمیتواند این موضوع را تحمل کند و کم کم به مواد مخدر و الکل اعتیاد پیدا میکند...