هیولاهایی که در قسمتهای قبل با آنها آشنا شدهایم، دور هم جمع شدهاند تا سالگرد تأسیس هتل ترانسلیوانیا را جشن بگیرند. جانی داماد خانواده دراکولا که یک انسان معمولی است، هر کاری میکند تا پدرزن هیولایش را تحت تأثیر قرار بدهد اما جز خرابکاری نتیجه دیگری به بار نمیآید.
در خلال مهمانی، وسیلهای که ون هلسینگ پیر اختراع کرده، تعدادی از هیولاهای محبوب هتل را به انسانهای عادی تبدیل میکند. دراکولا که از این موضوع ناراحت است به همراه جانی که حالا دیگر یک هیولای واقعی است، راهی سفری میشوند تا با پیدا کردن یک کریستال، همهچیز را به حالت قبل برگردانند...