وقتی برای مردن نیست

وقتی برای مردن نیست

زمانی برای مردن نیست داستان جیمز باندی را دنبال می‌کند در حال خدمت نیست و او در حال لذت بردن از زندگی شخصی خود در جامائیکا است که در ادامه فلیکس لیتر، دوست قدیمی او، از جیمز باند درخواست کمک می‌کند. او به باند ماموریتی می‌دهد که باید یک دانشمند دزدیده شده را نجات دهد که یک گروه تبهکار به‌رهبری شخصی به‌نام سافین به‌دنبال ساخت یک سلاح بسیار خطرناک با فناوری بسیار پیشرفته هستند.